اس اک اس سرکاری توپ 
اگر بخواهیم به چند چهره جوان و تازه‌نفس طنز در سال‌های اخیر اشاره كنیم كه توانسته‌اند بین مردم به محبوبیت برسند، هادی كاظمی یكی از آنهاست كه سبك مخصوص خودش را دارد...
او همان قدر در شاهگوش متفاوت بود كه در قهوه تلخ دیدنی. اگر ایران‌برگر برای اكران عید حتمی بشود، حتما بازی تازه‌ای از او در این ساخته جوزانی هم خواهید دید. كاظمی همراه برادران هنرمندش پشت سفره هفت‌سین نشستند تا با ما از عیدهایی كه پشت سر گذاشته‌اند بگویند.
گفتیم برادران هنرمند؛ احتمالا نمی‌دانستید كه كاظمی‌ها همگی دستی بر آتش هنر دارند، پس واجب شد آنها را بهتر بشناسیم. مهدی برادر بزرگ‌تر، متاهل و دارای دو فرزند است كه اگرچه صدای خوبی دارد اما ترجیح می‌دهد در كار هنر، فقط مشوق برادرانش باشد. او كه مدت‌ها فیتنس را دنبال می‌كرد، به خاطر آسیب‌دیدگی مدتی است آن را كنار گذاشته. مهدی در میان كارهای هادی سریال شاهگوش را دوست دارد. برادر بعدی، حامد است كه از سال 79 آواز ایرانی را شروع كرده است.
او درس‌های موسیقی را نزد استادانی چون صدیق تعریف، سالار عقیلی، نوربخش و محسن كرامتی گذرانده است. حامد چندین اجرای زنده موسیقی داشته و قرار است به زودی همراه برادرش آلبومی را منتشر كند؛ برادری به نام توحید كه كوچك‌ترین عضو این خانواده است. او در كار نوازندگی و ساخت موسیقی فعالیت می‌كند و البته برعكس برادرش در سبك پاپ می‌خواند. او و حامد قصد دارند آلبوم فیوژنی را در آینده‌ای نزدیك منتشر كنند.
جذابیت دنیای بچگی
راستش را بگویم عید این سال‌ها خیلی برایم مفهوم خاصی ندارد. به نظر من عیدهای قدیم، عیدتر بود. نه به این خاطر كه ما بچه‌تر بودیم؛ البته شاید بچه بودیم و در آن دنیای بچگی همه چیز برای‌مان بزرگ‌تر و جذاب‌تر جلوه می‌كرد، اما باز هم به نظرم عیدهای قدیم با عیدهای امروزه خیلی فرق دارند.
جشن‌های ظاهری و غیرواقعی
وقتی بچه بودم دغدغه‌ها خیلی كمتر بود. عید كه می‌شد همه به استقبال عید می‌رفتند. مردم از لحاظ معیشتی راحت‌تر بودند، زندگی‌ها هم راحت‌تر بود ولی امروزه زندگی سخت‌تر شده است. به نظر من قدیم‌ها خیلی بهتر بود؛ جشن‌ها، اعیاد و. . . عالی بود ولی امروز بیشتر شبیه شو است و بسیار ظاهری شده، انگار واقعی نیست.
فرصتی برای كنار هم بودن
عیدها همیشه دور هم جمع می‌شویم. وقتی می‌گویم كه عیدها بی‌معنی و مسخره شده منظورم این است كه عیدها از نظر اجتماعی و كلی بدون روح شده است. تعریف كلی من از عید این است كه در كنار یكدیگر باشیم.
عیدهای دور از خانواده
اكثرا عیدها در كنار خانواده بودم، اما دو سال پیش برای مراسمی در كیاشهر دعوت شدم كه باید بعد از آن شهر به یك شهر دیگر هم می‌رفتم، من راهی شدم و جالب آنكه وقتی رسیدم به‌طور كل مراسم هر دو شهر كنسل شده بود. من هم از آنجا راهی گیلان شدم و برای خودم در گیلان به گردش پرداختم. عید امسال هم اهواز بودم.
یك‌جا اما مستقل
من جدا زندگی می‌كنم. برادرها هم مستقل هستند؛ اما در یك ساختمان در كنار پدرمان. همیشه اولین گزینه ما در تعطیلات حالا به هر مناسبتی كه باشد این است كه با همدیگر باشیم، ولی خب خیلی اوقات هم نمی‌شود.
رد پیشنهادهای نوروزی
سه كار مختلف برای عید امسال به من پیشنهاد شد كه ساخت هر سه كار هم تا ایام عید طول می‌کشید و هر سه كار را رد كردم. از طرفی یك كار خانوادگی شروع كرده‌ایم كه در حال تدارك مقدمات اولیه آن هستیم و باید مدام به خاطر آن آماده باشم.
هدف‌های سال جدیدم
برای سال جدید اهدافی دارم اما برنامه‌ریزی نه، چون به نظر من برنامه‌ریزی یعنی پیش رفتن با تاریخ معین و. . . كه خب به نظرم خیلی شدنی نیست، اما یك‌سری اهداف برای سال جدید دارم كه می‌خواهم به آنها برسم.
روزهای پس از مادر
راستش از وقتی كه مادرمان فوت كرد خیلی دل و دماغ بعضی كارها را ندارم. برای هر چهار نفرمان همینطور است. حتی عید هم دیگر آن حال و هوا را برای ما ندارد. برای همین ذوق‌زده نمی‌شویم. من حتی شرایط خوبی در سال 93 نداشتم و به خاطر مشكلاتی مجبور شدم كمی با خودم خلوت كنم.
اسفند فراموش‌شده
احساس می‌كنم و امیدوارم سال جدید اتفاق‌های خوبی بیفتد. همیشه حال و هوای روزهای آخر سال برایم جالب است. انگار همه آماده می‌شوند سال جدید را به شكل تازه‌ای شروع كنند. اصلا انگار اینطوری است كه كسی ماه اسفند را نمی‌بیند و روزهای آن را جزو فرصت‌هایی كه می‌شود استفاده كرد به حساب نمی‌آورد. همه می‌خواهند از آن رد شوند و كارهای‌شان را از سال جدید شروع كنند. همه چیز موكول به بعد از عید می‌شود.
سال جدید پر از شادی و آرامش
امیدوارم سال جدید همه چیز بهتر شود؛ از وضعیت آب و هوای كشور گرفته تا مشكلات اقتصادی و هر چیزی كه می‌تواند برای مردم شادی و آرامش به دنبال داشته باشد. به نظرم این روزها دغدغه مردم زیاد شده و آن آسودگی خیال را ندارند كه امیدوارم سال جدید این بستر ایجاد شود.
عکس جذاب الناز شاکردوست و خواهر و برادرش 
