اردشیر از قبل به شهریار گفته بود که برای چند روزی هم شده کارو شرکتو ول کنه کناره اوناباشه،شهیادم که نیاز نبود ازش بخوان همیشه پایه بود واسه تنبلی ،اردشیر دلش می خواست حالا که دیگه آروزش برآورده شده لااقل تا اول کاره از وجود هم حسابی لذت ببرن............
جهت مشاهده به ادامه مطلب مراجعه فرمایید